نمایشی که فقط درباره اهدا عضو نیست| خشونت نرم در خانوادهها را بررسی کردهایم| استقبال مردم راضی کننده است
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۷۹۵۴۹
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: یکی از دو برادر دوقولو بیشتر مورد توجه مادر است و بعد با تصادف او و نامه اهدای عضو او برادر دیگر فرصتی پیدا میکند تا از زیر سایه او بیرون بیاید. نمایش بدل، با این داستان و به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی در سالن انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه است. این نمایش اولین تجربه کارگردانی امیرصمیمی است که میگوید به کنکاش در روابط انسانی علاقه دارد:
از ایده متن صحبت کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من به کنکاش در روابط انسانی و این که آدمها چطور با هم رابطه برقرار میکنند، خیلی علاقه دارم. مخصوصا آدمهایی که خیلی به هم نزدیکند. مثل خواهر و برادر یا مادر و فرزند. این ارتباطات گاهی به خشونت میرسد. یعنی شاید در ظاهر مسئله سادهای باشد، ولی وقتی دقیق میشوید، میبینید خشونت نرمینسبت به یکی از افراد خانواده دارد انجام میشود. قصه این نمایش هم از همین جا آمد. دو برادر دوقلو هستند که کاملا از نظر روحی و شخصی از هم متفاوتند و مادری وجود دارد که یکی از آنها را به دیگری ترجیح میدهد. این باعث میشود رابطه دو برادر هم دچار پیچیدگیهایی شود. برای من بررسی این طور روابط جالب است و برای همین سراغ آن رفتم.
پس نمیتوانیم آن را نمایشی در باره اهدای عضو بدانیم.
اهدای عضو یکی از خرده داستانهایی است که برای پیشبرد داستان وجود دارد. ولی صرفا داستانی در باره اهدای عضو نیست. با این وجود بخشی که در باره اهدای عضو صحبت میشود، سعی کردم از نظر پزشکی کاملا درست باشد و ایرادی نداشته باشد.
چرا از قالب مونولوگ استفاده کردید؟
مونولوگ به من این اجازه را میدهد که به ذهنیات افراد نزدیک شوم و آنها را بیان کنم. به تبع آن مخاطب هم در جریان ذهنیات شخصیت قرار میگیرد. در این قالب نوع شخصیتپردازی هم فرق میکند. وقتی دیالوگ وجود دارد، مخاطب از طریق دیالوگها و رفتار و میزانسنها دریافتی از شخصیت دارد. ولی وقتی خود شخصیت در باره خودش صحبت میکند، ممکن است مخاطب را گمراه کند و به او دروغ بگوید. اینجا تصمیمگیری برای تماشاگر سختتر میشود. شما وقتی مونولوگ میشنوید، ناخودآگاه از یک مخاطب غیرفعال که فقط تماشا میکند، تبدیل به مخاطب فعال میشوید که در کار مشارکت دارد. مشارکت به این معنا نیست که وارد صحنه شوید. ولی باید دائم باید فکر کنید و نتیجهگیری کنید. این برای من یکی از جذابیتهای بزرگ مونولوگ است.
تمرینها از کی شروع شد و چقدر تمرین کردید؟
این کار را سال 98 برای جشنواره مونولیو فرستادم. آن زمان هنوز مونولیو برگزار میشد. متن ما هم برای این جشنواره پذیرفته شد. از کار فیلم گرفتیم و برای جشنواره فرستادیم، اما به کرونا برخورد کردیم و جشنواره به طور کلی لغو شد. کار به همین شکل ماند تا این که پارسال تمرینها را شروع کردیم و کار کردیم و در یک پروسه یک ساله آن را پیش بردیم.
از اول قرار بود خانه هنرمندان اجرا داشته باشید؟
ما خیلی دنبال سالن رفتیم. با چند سالن مثل شهرزاد و هیلاج و ارغوان صحبت کردیم، اما قیمتها برای ما خیلی زیاد بود. با خانم مزینانی معاون رئیس خانه هنرمندان، آشنا شدم و متن را دادم و بررسی کردند و به ما سالن دادند.
شیوه بازیگری در کارتان چطور است؟ از شیوه بیومکانیک استفاده میکنید؟
یکی از بازیگران ما با این روش کار میکند. مسعود ملکوتینیا استاد دانشگاه است و فرمهای بدنی که میگیرد، میانگینی است بین اجرای رئالیستی و بیومکانیک. ولی اینطور نیست که بر اساس بیومکانیک کار کرده باشیم. من ذهنیتی برای این کار داشتم که انگار یک فیلم مستند است که بیننده جاهایی فیلم را به اول برمیگرداند. این دایره و این که گویی در یک دور گردون افتادهایم، برای این شخصیتها هم وجود دارد. با این ذهنیت بازیها طوری است که انگار شخصیت دفعه اولش نیست که این حرفها را میزند.
طراحی صحنه چطور شکل گرفت؟
امیر پناهیفر، طراح صحنه کار، از دوستان قدیمی من است. به جز طراح صحنه نویسنده هم هست و با هم چندین فیلمنامه نوشتهایم. ولی الان دیگر کار طراحی صحنه انجام میدهد. در جریان این کار هم بود و از او خواستم برای این کار طراحی کند. چند ایده به من داد و از میان آنها طراحی را که الان در صحنه وجود دارد، انتخاب کردیم. یک اتاق جراحی را در نظر گرفتیم و سعی کردیم از فضاهایی که الان معمولا در تئاترها وجود دارد مثل آپارتمان بیرون بیاییم.
استقبال چطور بوده است؟
به نظرم بد نبوده است. اولین کار من است و مونولوگ است که مخاطب به آن عادت ندارد. ضمن این که جنبه سرگرمی آن هم کمتر است و نگاه موشکافانه ای به روابط انسانی دارد. مخاطب باید بیشتر دقت کند و توالی زمانی هم در آن به شکل مرسوم وجود ندارد. با توجه به همه اینها به نظرم استقبال خوب بوده است. نمیگویم همیشه سالن پر بوده است، ولی من راضی هستم.
کد خبر 788329 منبع: همشهری آنلاینمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اهدای عضو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۹۵۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردمی که تلویزیون نمیبینند و سریالهایی که دیده نمیشود!
نتایج رصد و نظرسنجیهای مختلف درباره میزان رویکرد مردم به سریالهای نوروزی هشدار نگران کنندهای را به صدا درآورده است.
به گزارش خبرآنلاین، براساس این نظرسنجی سریال زیرخاکی ۱۹/۸۶ درصد مخاطب داشته و سریال رستگاری تنها موفق به جذب ۷/۳۴ درصد از مخاطبان صدا و سیما شده است. سریال هفت سر اژدها نیز ۱۸/۱۶ درصد مخاطب داشته است! نکته مهم و قابل تامل در این نظرسنجی این است که ۵۴/۶۴ درصد مردم اصلا این ۳ سریال را ندیده اند.
به عبارت دیگر، صداوسیما علی رغم تدارک ویژه و پرهزینه شب عید و ماه مبارک، هنوز نتوانسته مخاطبان گذشته خود را پیدا کند. این ارقام نشان میدهد که صداوسیما همچنان دچار ریزش مخاطب بوده و طرحهای تحول مدیران این سازمان نیز موفقیتی در پی نداشته است.